در حقانیت وعده خداوند و تحذیر از فریب شیطان 
کد خبر: 4175473
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۳
در صحبت قرآن/ 259

در حقانیت وعده خداوند و تحذیر از فریب شیطان 

خداوند با تاکید بر صدق وعده‌ها و عیدهای الهی به بهشت و دوزخ، می‌فرماید مبادا شیطان شما را بفریبد که این وعده‌ها را خیال یا صرف تهدید و ترساندن تصور کنید و آنگاه جرئت بر کار زشت در شما حاصل شود و شما را به دوزخ افکند.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن، نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین و منتشر شده است.
 
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
 
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
 
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. دویست و پنجاه و نهمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در حقانیت وعده خداوند و تحذیر از فریب شیطان» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
 
 
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿۵﴾
إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿۶﴾ (فاطر)
 
الا ای مردمان بدانیدن که وعده خداوند حق و حقیقت است. از این رو مبادا که زندگانی دنیا شما را بفریبد و به نافرمانی برانگیزد و آن شیطان فریبکار شما را(به امید عفو الهی) مغرور و غافل کند(تا به قهر و انتقام الهی گرفتار آیید) (5) همانا که شیطان شما را سخت دشمن است. پس شما نیز او را سخت دشمن دارید(و در مقابله با او مجهّز و چالاک باشید) که او سپاهیانش را برای اغوای شما بسیج کرده تا همه را مانند خود اهل دوزخ گرداند(6). 
 
عده‌ها باشد حقیقی دلپذیر
وعده‌ها باشد مجازی تا سه گیر (مثنوی) 
 
آن سخن که از متن حقیقت برخاسته است مانند حقیقت اثرگذار و اطمینان‌بخش است چنانکه دل با شنیدن آن بر راستی و درستیش گواهی می‌هد و در حدیث آمده است که؛ الکذبُ ریب فی القلوب و الصدقُ طمنانینة طروب 
 
سخن دروغ در دل آدمی شک و تردید می‌اندازد اما سخن راست مایه اطمینان دل و شادی و سرور است.
 
در این آیه خداوند با تاکید بر صدق وعده‌ها و عیدهای الهی به بهشت و دورخ، می‌فرماید مبادا شیطان شما را بفریبد که این وعده‌ها را خیال یا صرف تهدید و ترساندن تصور کنید و آنگاه جرئت بر کار زشت در شما حاصل شود و شما را به دوزخ افکند. شیطان که به سبب اوصاف گوناگون نام‌های بسیاری یافته است از جمله غرور یعنی فریبکاری و حیله‌گر معرفی شده است و او به سبب رشک و حسدی که در دل دارد دارد خواهد که همه آدمیان را به دوزخ افکند و از همان نخستین بار که نزد آدم و حوا آمد با همین سلاح فریب آنها را به خوردن میوه ممنوعه وسوسه کرد(اعراف22) و در قرآن بارها آمده است که شیطان وعده‌هایش دروغ و فریب است: با آدمی می‌گوید که به میانه میدان گناه و تعدّی و تجاوز وارد شو من پشت سر تو ایستاده‌ام و تو را حفظ می‌کنم اما به هنگام سختی پا واپس می‌کشد و هیچ مسولیتی را به عهده نمی‌گیرد. به همین صفت او را خنّاس خوانده‌اند.
 
نمایشنامه فاوست اثر گوته (ترجمه دکتر اسدالله مبشری) یکی از بهترین روایت‌ها از فریب‌های شیطانی است که داستان روزمره عامه انسان‌ها است. مطالعه این داستان‌ می‌تواند در شناخت ماهیت شیطان و شیوه برخورد با او، خواننده را یاری کند. و چون شیطان دشمن قسم خورده آدمی است سزاوار است که آدمی نیز با شیطان به عنوان دشمن سوگند‌ه ‌خورده آدمی است سزاوار است که آدمی نیز با شیطان به عنوان دشمن سوگنده‌خورده برخورد کند و او را حتی اگر در ظاهر دعوت به خیر و خوبی می‌کند پیروی نکند زیرا در پی آن خیر شری را اراده کرده است. 
 
بنابراین همان گونه که شیطان همه تجهیزات و سپاه و سلاح‌های خود را که همان طمع در لذات وهمی و خیالی دنیوی است، به کار می‌گیرد زیبنده است آدمی نیر هر چه از سلاح موعظه و حکمت و آداب و سنت‌های الهی دارد به کار گیرد و با او نبرد کند و هر آدمی که دشمن شیطان نیست دشمن رحمان و دشمن جمله مردمان است. در مثنوی حکایت شیرینی است از دیدار و گفت‌وگوی معاویه و شیطان که بسیار جذاب و حکمت‌آموز است. شیطان معاویه را صبح بیدار می‌کند که برخیز و نماز به جای آور. معاویه در شگفت می‌شود که چگونه ابلیس شقی او را به نماز می‌خواند... باقی حکایت را می‌توان در دفتر سوم مثنوی خواند.
 
انتهای پیام
captcha